تلخ نوشته ..!

دفترچه خاطرات من ..!

تلخ نوشته ..!

دفترچه خاطرات من ..!

ما رند و خراباتی و دیوانه و مستیم ! پوشیده چه گوییم؟! همینیم که هستیم !

آخرین مطالب

۵ مطلب در اسفند ۱۳۹۴ ثبت شده است

۲۸
اسفند

چرا همیشه یه کاری میکنه ک آدم صدها قدم ازش دور بشه ؟ 

ب حدی حرفش زشت بود ، که سر درد شدم ! 

متاسفم!

  • bitter girl
۲۶
اسفند

سی و هفتتت سالشه !! فقط ۷ سال از مادرم کوچیک تره و ۱۷ سال از من بزرگ تر ! من ازش میترسم ! از ترس اشکم ریخت فقط همین !

  • bitter girl
۱۹
اسفند

دندوناش تیز بود ! خیلی بد تو زخمای سابقم فرو رفت ! 

خواست منو تنبیه کنه ! با این نبودن رعب آورش ! 

واقعا هم نگران شدم ! فکر کردم دستگیر شده ! گریه کردم ! ولی بعد دیدم ک سالمه خیالم راحت شد ! 

الان دگ باشه یا نباشه برام مهم نیست دگ ! همین سالمه کفایت کرد برام . 

و 

جای این زخمای تازه شده محکم تر یاد آوری کرد حماقت نکنم.

  • bitter girl
۱۶
اسفند

عشق صیدیست ک تیرت ب خطا هم برود 

                                     

                                            لذتش کنج دلت تا ب ابد در خواهد ماند ! 



سعدی.

  • bitter girl
۰۷
اسفند

شده دست به قلم بشی و حتی یه کلمه از ذهن مشوشت به کاغذ منتقل نشه؟؟ 

نمیدونم آدما چجوری شاعر میشن؟! چجوری اون همه احساس رو ب کلمه تبدیل میکنن؟! 

مطمینم اگر یه روزی شاعر میشدم ، تمام شعر هام تبدیل میشد به یک تک مصراعی با چند تا نقطه !

شاید برای همین بهم میگه چقدر سردی ! آه راجبش تاحالا چیزی نگفتم؟! 

شاید چون برام جدی نیست اونقدری ک بخوام چیزی بگم ! شایدم .. 

میدونی ؟! اون بیست سالشه ! جوونه و خام ! ولی معصومیتش عین یه پسر ۱۶ سالس ! 

همین باعث میشه برام جدی نشه .. ! چون اون معصومیت رو من خیلی وقته ک ندارم . 

میفهمم درگیر شده ، نمیدونم چجوری برم ک دلش نشکنه .. 

میدونی اون بی ادب نیست ، بد دهن نیست ، سیگاری و قلیونی نیست ، دروغگو نیست ، دختر باز نیست !

زبون باز نیست ! زود معذرت میخواد حتی اگر مقصر نباشه ! توضیح میده !! اون همون چیزیه ک اگر ۴ ساله پیش

 میومد توی زندگیم من تا آخر دنیا باهاش میرفتم ! 

ولی الان .. مطمئنم جز زخمام چیز دگ ای ک لیاقتش باشه ندارم ک بهش بدم . 

باید صبر کنم ، همه ی زخمام رو زمان تسکین بده . 

این نفرت رو از دلم بشوره بعد شاید وقتش باشه ک یکی بیاد ! 

یکی ک کوه باشه و اینبار بشه بهش تکیه کرد ! یکی ک مرد باشه ! 

از خودم تا خودم خیلی راه هست ، روزی ک به خودم برسم این زخما هم خوب میشن. 

میدونی ؟! من خیلی آدم عجولی بودم ! ولی مسیر زندگی صیقلم داد تو انتظار و صبوری ! 

الان صبرم رفته بالا ، وایسادم تا ببینم  ..! معنی سپردن به خدا همینه دگ !

آدمهایی ک اینجا اذیتم کردن بعد یکی دو سال دونه دونه خدا نشونم داد بدتر از ک کاری بام کردن سرشون اومد . 

نمیگم دلم خنک شد ! نه ! ولی ناراحتم نیستم براشون ! 

درونم یه قبره ک توش احساساتم دفن شده !!!! هر چند وقت یبار میرم بالا سرش میشکافمش تا بوی گند جسده این

 احساسات یادم بیاره دگ خریت نکنم ! امروز هم از اون روزا بود !

به قول تی دی : 

یه موقعی دلت تنگ بود برامُ ، دنیا مهم نبود رنگاش برات

ولی الآن شدی "انگشت نما" و ، این کارت بدتر بود از فحش برام
با رفتارت شدی نمک رو زخمُ ، به خاطر تو یکی من عقب موندم
از همه چی الان پشیمونم ، که فکر به تو بوده کارِ هر روزم
خودت اینجا پیش من اما دلت جایی دیگه
یه روزی خوب ، یه روزی سردتر از پیشِ حرف آخر
نمونده بین ما ، همه چی تموم شد ، فقط با یه انتخاب
حرفات می لنگید هر بار یه جاش ! کاش ، دروغات یه حد و اندازه داشت
یه روز بمون یه روز تنهام بذارُ ، عادی شده اینکه باشی هر بار یه فاز
هیچ کسی نبود به جات اصلاً  ، نکردی واسه یه بار درکم
رو پیچ بودی و هزار ترفندُ ، اشتبام این بود که روت حساب کردم
خودت اینجا پیش من اما دلت جایی دیگه
یه روزی خوب ، یه روزی سردتر از پیشِ حرف آخر
نمونده بین ما ، همه چی تموم شد ، فقط با یه انتخاب

  • bitter girl