تلخ نوشته ..!

دفترچه خاطرات من ..!

تلخ نوشته ..!

دفترچه خاطرات من ..!

ما رند و خراباتی و دیوانه و مستیم ! پوشیده چه گوییم؟! همینیم که هستیم !

آخرین مطالب

۱ مطلب در خرداد ۱۳۹۵ ثبت شده است

۱۸
خرداد

واقعا میتونم بگم این پست حکم انجام وظیفه رو داره و واقعا ذهنم خالیه :/ 

اصلا مگه میشه شب تو تاریکی ، همه خواب باشن و تو هم زل زده باشی ب سقف اتاقت و اشکال مختلف رو توهم بزنی ، بعد بارون ب شدت شروع بشه و از صداش ارامش بگیری ، بعد بوی خاک نم زده هم بیاد و نخوای بنویسی ؟؟ 

فک میکنم خوانندگان مطلب رو تا اینجای امر قانع کرده باشم ! 

از طرفی میدونید ؟! الان تو خنثی ترین مراحل زندگیمم ! الان خود خودمم یه دختر عصبی و مبهم . اصلا خودمم نمیدونم با خودم چند چندمو کلا چی میخوام ! 

ینی واقعا چی میخوام ؟! فقط خل شدم هی کارا و ایده های جدید ب ذهنم میرسه و سریع شروع ب انجام دادنش میکنم و اینجوری میشه ک تازه شب موقع خواب وقت میکنم افکارمو ک بی شباهت ب بازار شام نیست یه نظم و ترتیبی بدم ! 

ب اضافه اینکه انقدر ب چیزای ماورالطبیعه علاقه دارم ک از فرط نفهمیدنشون دارم میترکم و کلا دلم میخواد با سر برم تو دیوار !!! 

اصلا بگید ببینم کدومتون در حالی ک رژیم دارید هوس درست کردن غذاهای عجق وجق ب سرتون میزنه در حالی ک رژیم سفت و سخت دارین و لب ب اون غذا نمیزنید ؟! 

یا کدومتون میرید کلتونو شکل میوه بلوبری آبی میکنید ؟! 

یا کدومتون در حالی ک تصمیم جدی برای بلند کردن مو هاتون دارین ، میرین چهار سانتی کوتاهش میکنین ؟!  

یا کدومتون هوس تاتوی بزرگ رو کمترتون کردین و پدر مامانتونو در اوردین ک الا تاتو میخوام در حالی ک میدونید ماه بعد در ب در دنبال یکی میگردین ک با لیزر پاکش کنه ؟! 

اصلا میدونید من در اوج مشکلات خوشبختم ! چون کلا یه جو عقل در سر بود ک از کف رفته !  

فعلا تا همینجا از لحظات ملنگی من لذت ببرید تا در اسرع وقت ب خدمتتون برسم :D 

 پ.ن: ب خدمت رسیدن از باب خوب نه از باب اسفالت نمودن خاکیان محترم :d 

 پ.ن 2 : شانس آوردین ذهنم خالی بود وگرنه شاهنامه تحویلتون میدادم =))))) 


  • bitter girl