تلخ نوشته ..!

دفترچه خاطرات من ..!

تلخ نوشته ..!

دفترچه خاطرات من ..!

ما رند و خراباتی و دیوانه و مستیم ! پوشیده چه گوییم؟! همینیم که هستیم !

آخرین مطالب

داوینچی !

جمعه, ۱ مرداد ۱۳۹۵، ۰۱:۳۷ ق.ظ

سریال شیاطین داوینچی یکی از بهترین سریالایی بود ک دیدم . 

منظورم محوریت اصلی داستان و برداشت هایی ک نسبت به سریالش داشتم . 

اولین چیزی ک ب شدت تکان دهنده بود برام و فکرم رو خیلی عجیب درگیر کرد ؛

این بود که "ایمان" ب هر فرقه یا مذهبی به هرچیز یا هر شخصی چقدر میتونه خطرناک و مخرب باشه ! 

چیزی ک نه تنها از نظر تاریخ ثابت شده بلکه در همین زمان حال هم قابل مشاهدس ! 

اینکه بخاطر ایمان ب چیزی ک بهش معتقدی ، جون خودت رو بگیری و حتی بدتر ! 

همراه خودت جون بقیه رو هم بگیری ! 

اینکه انسان وحشی ترین حیوان موجود رو کره ی زمینه ! 

میپرسی چرا؟! هر حیوان درنده ای ک میشناسی رو مد نظرت قرار بده ، ببین اونا یک بعد 

دارن و نسبت ب همون عمل میکنن . 

ولی ما آدما چندین بعد داریم و هر کدوممون یه استعداد مختص به خودمون ! 

ولی هممون میل و کشش عجیبی به درندگی و وحشی گری درونمون هست . 

یک جور جنون که انگار فقط سرکوب شده پشت نقابی به اسم تمدن و انسانیت که با هر فرصتی این نقاب میفته و به اصطلاح اون روی کثیفمون بالا میاد . 

لذتی که به طور آنی از کتک زدن یک بچه ی فضول یا یک حیوون نصیب آدم میشه ، میتونه مثال واضحی ازش باشه . 

به شخصه فکر میکنم هممون دچار جنونی هستیم که سعی میکنیم کنترلش کنیم . 

و در مورد ایمان داشتن ، دنیا جای خیلی بهتری بود اگر ایمان وجود نداشت. 

در مورد موجودیت یا اصلا وجود داشتن یا نداشتن خدا نظری ندارم . 

ینی نیاز دارم که باور داشته باشم وجود داره . الان که فکر میکنن میبینم نظریه تناسخ اگر واقعی باشه خیلی بیشتر دلالت به وجود خدا و عدالتش داره . حداقل میتونی سر خودتو شیره بمالی که اینایی که تو بدبختی و با نقص ب دنیا میان دارن تقاص زندگی قبل رو میدن . و انقدررر این قضیه تکرار میشه تا بالاخره روحشون پاک بشه و مفید واقع بشن و بالاخره بمیرن ! 

آدمای انگشت شماری تو دنیا هستن یا قبلا وجود داشتن که لایق احترام باشن ، بدون شک داوینچی یکی از اوناس . بخاطر سریالش نه ، بخاطر شخصیت واقعی و کار هایی که کرده میگم . 

خیلی کار ها تو زندگیم هست که میخوام انجام بدم که برنامه هاش تو ذهنم ، داره جمجمم رو از هم میپاشونه ! 

نمیدونم آخر این همه طرح و برنامه چی قراره بشه ! ولی امیدوارم حداقل یک دهم داوینچی خرد و عقل پیدا کنم و بتونم تو ذهن دنیا بمونم . 

شاید مسخره باشه ! ولی من همینقدر جاه طلب و خودخواهم !


  • bitter girl

نظرات  (۲)

تقریبا نصف مطالبتون رو خوندم، خیلی عقاید و افکارتون برام جالبه و قابل توجه.
تا جایی که من متوجه شدم شما بین پوچی و خداباوری در تناقضید و در اثبات و رد هرکدوم دلیل دارید. بسیار بسیار قابل ستایشه که در تلاشید برای رسیدن به درک درست در این زمینه.
به نظر من در مسیر تکامل شما فقط و فقط یک گره وجود داره، اون هم ناجی بیرونیه! ناجی درونتون عقله که به خوبی دارید ازش استفاده میکنید، اگر از منابع بیرونی هم استفاده کنید حتما به بهترین مسیر ممکن هدایت میشید.

+ من رو ببخشید که بی اجازه و گستاخانه این مطالب رو بیان کردم.
پاسخ:
در مورد عذر خواهی آخرتون ، اتفاقا ممنونم ک نظرتونو در اختیارم گذاشتید و نیازی ب عذر خواهی نیست درواقع .

و در مورد نظر کلیتون ، در واقع گره اصلیم ناجی بیرونی هستش . به هر ناجی بیرونی . پیامبر یا مبلغ هر عقیده ای رسیدم بعد از کلی تحقیق و سوال کزدن ب این نتیجه رسیدم که هر اعتقادی که راسخ هست ناشی از نداشتن اطلاعات و کور هستش . این درگیریی که با خودم دارم فقط گیجم کرده . 
بازم بی نهایت ممنون از نظرت .
چه کامنت اولیه عاقلانه حرف زده.

فعلا که داریم سر خودمونو شیره میمالیم انگار فقط
پاسخ:
اره لذت بردم . 
 
شیره مالیدن  روشم یه کلاه سرمون گذاشتن به چه بزرگی !

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی